دبیرستان که بودم پسر درشت هیکلی در تـــَـه کلاس ما می نــشـسـت که برای من مـظـهـر تـمام چـیزهای چـندش آور بود ، آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود ، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم ( که از همه تهوع آور بود ) اینکه در آن سن و سال ، زن داشت !
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ، آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالی که خودم زن داشتم ، سیگـار می کشیدم و کـچل شده بودم ...
ـــــــــــــــــــــــــ
علی شریعتی
|