سلام دل بدبختم :)))
شنیدم باز همه چی افتاده گردن تو آره ؟ =))
عیبی ندارهــــ...
باز بذار همه چی همون توو بمونه ...
خدارو که از دست ندادیم هنوز ما ، درسته ؟
آره خدا ...
خدا ، چه حرف آرام بخشیــــ...
که فقط اینجور مواقع یادش میوفتیم
من اگه چیزی نبودم واسش حداقل تجربه ی خوبی بودم
که بدونه یه حیوون بودم و به یه حیوون نباید اعتماد کرد...
میدونستم یه روز اینجوری میشه
و
این حرفا رو میشنوم
اما...
بمانــــــد... :))
آهان اینم بگم که
چوب این کارمو خواهم خورد... :))
خاطره شد ، به همین راحتیــــ...
خاطره ها عزیزن ، حتی خاطره های بد ...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باید زندگی کرد ، همچنانـــــــ...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دنیای ما اندازه ی هم نیست ، من عاشق بارون و گیتارم
من روزهــا تـــا ظهر میخوابم ، من هر شبو تا صبح بیدارم
دنیای ما اندازه ی هم نیست ، من خیلی وقتـا ساکتم ، سردم
وقتی که میرم تو خودم شــاید ، پایـیــز ســال بعـــد بــرگردم ...
دنیای ما اندازه ی هم نیست ، مـیـبـوســَـمـــِــت امـا نمیمونم
تـــو دائـــم از آینده میــپـــرسی ، مــن حال فـردامـم نمیدونم ...
توو فکر یه آغوش محکم باشــ... ، آغوش این دیوونه محکم نیست
صــدبار گفــتــم بــاز یـادت رفـت ، دنیای ما اندازه ی هم نیستــــ...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همینــــــ....